وبلاگ
محروم ترین مناطق ایران از نظر توسعه بهداشتی

دسترسی عادلانه به خدمات بهداشتی و درمانی، یکی از بنیادیترین حقوق شهروندی و شاخصی کلیدی برای سنجش توسعه پایدار در هر کشوری است. با وجود پیشرفتهای چشمگیر ایران در حوزه پزشکی و سلامت در سطح کلان، توزیع این امکانات در پهنه گسترده جغرافیایی کشور همچنان با نابرابریهای عمیقی روبروست. این شکاف توسعه، منجر به شکلگیری پدیدهای نگرانکننده تحت عنوان “محرومیت بهداشتی” در برخی مناطق شده است. بررسی محروم ترین مناطق ایران از نظر توسعه بهداشتی نه تنها تصویری از چالشهای موجود ارائه میدهد، بلکه ضرورت سرمایهگذاری هدفمند در زیرساختهای عمرانی حوزه سلامت را بیش از پیش آشکار میسازد. این مقاله به کالبدشکافی این معضل، شناسایی مناطق درگیر و ارائه راهکارهای زیرساختی برای کاهش این نابرابری میپردازد.
فهرست محتوا
Toggleشاخصهای کلیدی در سنجش توسعه و محرومیت بهداشتی
برای درک دقیقتر مفهوم محرومیت بهداشتی، باید شاخصهای استاندارد و قابل اندازهگیری را مبنای کار قرار داد. این شاخصها تصویری روشن از وضعیت دسترسی مردم یک منطقه به خدمات سلامت ارائه میدهند. مهمترین این معیارها عبارتند از:
- سرانه تخت بیمارستانی: تعداد تختهای فعال بیمارستانی به ازای هر هزار یا ده هزار نفر جمعیت. این شاخص نشاندهنده ظرفیت نظام درمانی برای بستری و ارائه خدمات بیمارستانی است.
- تعداد پزشک به ازای جمعیت: شامل سرانه پزشک عمومی، متخصص و دندانپزشک. کمبود نیروی انسانی متخصص، یکی از اصلیترین گلوگاههای ارائه خدمات کیفی است.
- دسترسی فیزیکی به مراکز درمانی: میانگین مسافت یا زمانی که یک فرد برای رسیدن به نزدیکترین خانه بهداشت، درمانگاه یا بیمارستان باید طی کند. در مناطق صعبالعبور و پهناور، این شاخص اهمیتی حیاتی پیدا میکند.
- شاخصهای پیامد سلامت: معیارهایی مانند نرخ مرگ و میر نوزادان و کودکان زیر پنج سال، امید به زندگی و شیوع بیماریهای واگیردار، به طور غیرمستقیم نشاندهنده کیفیت و کارایی نظام بهداشتی یک منطقه هستند.
- تجهیزات و فناوری پزشکی: وجود و دسترسی به تجهیزات تشخیصی و درمانی مدرن مانند دستگاههای تصویربرداری، آزمایشگاههای مجهز و بخشهای مراقبت ویژه (ICU).
پایین بودن سطح این شاخصها در یک منطقه، زنگ خطری جدی برای سلامت ساکنان آن و نشانهای از قرار گرفتن آن در لیست محروم ترین مناطق ایران از نظر توسعه بهداشتی است.
نقشه پراکندگی محروم ترین مناطق ایران از نظر توسعه بهداشتی
اگرچه محرومیت بهداشتی ممکن است به صورت نقطهای در حاشیه تمام شهرهای بزرگ نیز دیده شود، اما تمرکز اصلی این پدیده در استانهای مرزی و کمتر توسعهیافته کشور است. بر اساس گزارشها و پژوهشهای مختلف، استانهای زیر به طور مداوم در رتبههای پایینی شاخصهای توسعه سلامت قرار میگیرند:
- استان سیستان و بلوچستان: این استان پهناور به دلایل متعددی چون پراکندگی شدید جمعیت، زیرساختهای ضعیف جادهای، شرایط اقلیمی سخت و عمق محرومیت تاریخی، همواره به عنوان یکی از اصلیترین کانونهای محرومیت بهداشتی شناخته میشود. سرانه بسیار پایین پزشک و تخت بیمارستانی، و مسافتهای طولانی که مردم برای دسترسی به خدمات اولیه باید طی کنند، از چالشهای اساسی این منطقه است.
- استان کهگیلویه و بویراحمد: با وجود وسعت کمتر، این استان به دلیل بافت کوهستانی و صعبالعبور بودن بسیاری از مناطق روستایی و عشایری، با چالش جدی در زمینه دسترسی فیزیکی به خدمات سلامت مواجه است. بسیاری از روستاها فاقد مراکز درمانی مجهز بوده و دسترسی به بیمارستانهای مرکزی در شهرهای بزرگ استان نیز برای همگان آسان نیست.
- استان هرمزگان و جنوب کرمان: این مناطق نیز به دلیل گرمای شدید هوا، پراکندگی آبادیها و جزایر متعدد (در مورد هرمزگان)، با کمبود زیرساختهای بهداشتی و مشکل جدی در جذب و نگهداشت نیروی انسانی متخصص روبرو هستند.
- استانهای خراسان شمالی و ایلام: این استانها نیز به عنوان مناطق کمتر برخوردار، در برخی شاخصهای کلیدی سلامت مانند تعداد تخت بیمارستانی و دسترسی به پزشکان متخصص، با میانگین کشوری فاصله قابل توجهی دارند.
عوامل ریشهای در ایجاد و تداوم نابرابری بهداشتی
محرومیت بهداشتی یک پدیده تکبعدی نیست و از مجموعهای از عوامل پیچیده و در هم تنیده نشأت میگیرد که شناخت آنها برای برنامهریزی و اقدام موثر ضروری است.
- نابرابری در توزیع منابع: تمرکز تاریخی سرمایهگذاریهای زیرساختی، از جمله در بخش سلامت، در استانهای مرکزی و برخوردار، باعث ایجاد یک شکاف عمیق و تاریخی شده است.
- چالشهای جغرافیایی و زیرساختی: همانطور که اشاره شد، وسعت زیاد، صعبالعبور بودن راهها و پراکندگی جمعیت در مناطق محروم، هزینه و پیچیدگی ایجاد و نگهداری زیرساختهای بهداشتی را دوچندان میکند.
- مشکلات جذب و ماندگاری کادر درمان: کمبود امکانات رفاهی، دوری از مرکز، سختی کار و مشوقهای ناکافی باعث شده است که پزشکان، پرستاران و سایر متخصصان حوزه سلامت تمایل کمتری برای خدمت در این مناطق داشته باشند.
- عوامل اقتصادی و اجتماعی: فقر و سطح پایین سواد سلامت در برخی از این مناطق، باعث میشود که مردم دیرتر به مراکز درمانی مراجعه کنند یا توانایی پیگیری درمانهای پرهزینه را نداشته باشند، که این خود چرخه بیماری و محرومیت را تشدید میکند.
راهکارهای شرکتهای عمرانی و شهرسازی برای رفع محرومیت
کاهش شکاف بهداشتی نیازمند یک عزم ملی و رویکردی چندوجهی است، اما در قلب این تلاش، توسعه زیرساختهای فیزیکی قرار دارد. شرکتهای عمرانی متخصص در حوزه سلامت، مانند “شرکت عمرانی و انبوه سازی جهان پیکر صبا“، میتوانند بازوی اجرایی قدرتمندی برای تحقق این هدف باشند. راهکارهای کلیدی در این حوزه عبارتند از:
- ساخت هدفمند مراکز درمانی جدید: تمرکز بر ساخت بیمارستانهای محلی (Local Hospitals) و مراکز جامع خدمات سلامت در شهرهای کوچک و مناطق مرکزی روستاها، میتواند دسترسی فیزیکی مردم را به شدت بهبود بخشد. پروژههای پیمانکاری ساختمان در این حوزه باید با در نظر گرفتن نیازهای بومی و شرایط اقلیمی منطقه طراحی و اجرا شوند.
- توسعه و بازسازی زیرساختهای موجود: بسیاری از بیمارستانها و درمانگاههای فعال در مناطق محروم، خود فرسوده و ناکارآمد هستند. اجرای پروژههای بازسازی بیمارستان از طراحی تا اجرا، میتواند ظرفیت و کیفیت خدمات این مراکز را با هزینهای کمتر از ساخت یک مجموعه جدید، به شکل چشمگیری ارتقا دهد.
- حمایت از ایجاد مراکز درمانی کوچک مقیاس: دولت و نهادهای مسئول میتوانند با تسهیل شرایط تاسیس درمانگاه خیریه و ارائه مشوق به بخش خصوصی و خیرین، به توسعه شبکهای از مراکز درمانی کوچک و قابل دسترس در سراسر مناطق محروم کمک کنند.
- استفاده از مدلهای نوین سرمایهگذاری: برای پروژههای بزرگ و استراتژیک، استفاده از مدل مشارکت در ساخت با سرمایهگذاران داخلی و خارجی میتواند روند ساخت و تجهیز بیمارستانهای جدید را سرعت ببخشد و فشار مالی بر بودجه عمومی را کاهش دهد.
جمعبندی
اجرای موفق این راهکارها نیازمند تخصص و تجربهای است که بتواند بر چالشهای لجستیکی و اجرایی کار در مناطق دورافتاده فائق آید و پروژههایی با استاندارد بالا و متناسب با نیازهای بلندمدت منطقه تحویل دهد.